مسالك المحسنین
Resumen
مسالك المحسنین داستان یا سفرنامه ی خیالی است كه به تقلید آخرین روز حكیم تالیف سر همفری دیوی نوشته و مسافرت گروهی از جوانان برای مقاصد علمی به قله ی كوه دماوند را شرح می دهد.
این مسافرت اكتشافی بهانه و دستاویزی است كه مؤلف بتواند در خلال آن مسائل مختلف اخلاقی، اجتماعی و تعلیماتی را طرح و اطلاعات خود را در هر دو مورد به صورت بحث و مناظره در میان و رفقای سفر یا كسانی كه در عرض راه با آنها برخورد می كنند، بیان كند و از این حیث اثر بی شباهت به كتاب احمد نیست.
بدین طریق در هر مرحله از سفر، مطالب جالب و مفید دیگری از قبیل زهر و پادزهری كه دكتر كلمنت از سم مار برای گَزیدگان تهیه كرده، از دری كه مرحوم امیر ( میرزا تقی خان ) برای ایرانی به سوی علم و ترقی بازكرده و بساطی كه چیده بود و بعد از مرگ او آن دربسته و آن بساط برچیده شده، از فرنگ رفته ها و از فرنگ برگشته ها و عدم استفاده از وجود آنها، از داستان بریدن گوش سیدی در « سمندر » به حكم حاكم وفجایج دیگر او و آشوبی كه از مظالم وی برخاسته.
مسالك المحسنین از حث طرز انشاء و زیبایی اسلوب بهترین تألیف طالبوف است. در این كتاب سرگذشت گروه مسافرین جوان در منازل و عرض راه با قلمی بسیار زنده و جالب بیان گردیده و صفات و اخلاق صنوف مختلفه مردم با نهایت دقت با زبانی طیبت آمیز ترسیم شده و خواننده پا به پای قهرمانان داستان به دنبال قضایا می رود. درسرتاسر كتاب، چنانكه دیدیم، از چگونگی احوال مردم و گرفتاریهای كشور و همه گونه موضوع های عمومی و اجتماعی سخن به میان می آید. این گفتگوها بلاشك مؤلف هسته ی مركزی كتاب را تشكیل می داده، و با شوق و علاقه مفرطی نگاشته شده است. آن قسمت از كتاب كه شامل اندیشه های پر طول و تفصیل نویسنده است، اگرچه از نظر خوانندگان امروزی بسیار خشك و فوق العاده ابتدایی است، ولی برای مردمان آن روز ایران دارای اهمیت خاصی بوده، زیرا برای نخستین بار آنان را وادار می كرده كه درباره ی مسائل زیادی كه مانند یك چیز موروثی از اسلاف خود گرفته به حكم آن را طبیعی، عادی و غیر قابل تغییر و تصرف می دیدند، تفكر و تأمل بكنند و اثبات می كرده كه وضع موجود به هیچ وجه نمی تواند كمال مطلوب زندگی باشد و بسیاری از اخلاق،عادات و رسوم ممكن است دگرگون شود و خواه ناخواه باید با شرایط زندگی، كه پیوسته در معرض تحول است، همساز و هماهنگ گردد.
در این كتاب تابلوهای زیبا و دلفریب بسیار از مناظر طبیعت با انشائی ساده و قلمی قادر تصویر شده و اگر از پاره ای نقائص و اشتباهات، مثلاً اینكه نویسنده این روی كوه های البرز را همچون آن روی دیگرش جنگل و پر درخت دانسته، چشم بپوشیم، باید آن یكی از داستان های اولیه سبك جدید فارسی به شمار آوریم.
طالبوف در زبان و ادبیات فارسی تبحر و تحصیلات كافی نداشت و تنها در اثر كثرت مطالعه و اطلاع براوضاع دنیا از دریچه ی زبان و ادبیات روسی، ذوق و قریحه فطری و بیشتر در سایه انشای ساده و بی تكلف خود توانست سبك تازه و راه نوینی در ادبیات فارسی به وجود آورد، به طوری كه باید او را یكی از بنیان گذاران نثر جدید فارسی به شمار آورد.
با این همه باید گفته شود كه نثر طالبوف به حد كمال خود نرسیده و در اختیار لغات و تركیب كلمات، نیم رنگی از پارسی گویی دانشمندان تركی زبان در آن دیده می شود و نیز در نوشته های او غفلت، تسامح و غلط های انشائی كم نیست، همچنین اسامی و لغات علمی بیگانه را كه معادل فارسی ندارد، از زبان روسی یا تركی، كه خود بدان ها آشنا بوده ( نه با تلفظ فرانسوی آنها كه در آن روزگار در ایران معمول بوده ) نقل كرده، آن هم به املایی كه اكنون غریب می نماید.
اما اگر در نظر بگیریم كه زبان مادری طالبوف، تركی آذربایجانی بوده و او مدتها در خارج از ایران فارسی زبان می زیسته و به علاوه درزمان ظهور وی نثر نویسی ادبی، خاصه در زمینه های علمی در خود ایران هم تازگی داشته و هنوز همسنگ لغات و اصلاحات علمی بیگانه در زبان پارسی جا نیفتاده بوده و با توجه به این نكات آثار او را با نوشته های معاصرین وی و حتی با بسیاری از معاصرین خودمان بسنجیم به علو مقام ادبی او به خوبی پی خواهیم برد، خاصه اینكه ترجمه های طالبوف دراكثر موارد بسیار ساده و روشن و قابل فهم است. مثلاً برخلاف اخلاف خودبه جای «تخمر» و «تفسخ» ترشیدن و پوسیدن به كار می برد و عوض آنكه بگوید هوا اشباع شده یا نشده می نویسد هوا سیر نشده بود، امروز سیر شد و نیز مؤلف كه شیفته ی تمدن و ترقیات دنیای نوین است در بیان مظاهر علمی غرب تعبیرات شیرین فراوان دارد، چنانكه مثلاً صفحه گرامافون را «لوح محفوظ» و موتور را «ام الاسباب» می نامد.
Colecciones
- Libgen [81666]